زنانگی سمی چیست ؟

زنانگی سمی اصطلاح دیگری برای سمت سایه زن الهی است.
انرژی زنانه الهی کاملاً واقعی، شهودی ، پرورش دهنده ، پذیرنده ، معتبر ، دلسوز و خلاق است. اما در سایه اش ، دور از نور ، او نقش یک قربانی را بازی می کند. او ناامن ،دستکاری شده ، فریبکار و وابسته است.
پرخاشگری او ، تمایل برای تسلط و کنترل ،ذات توهین کننده و بیرحمانه بودنش به انرژی مردانه سمی شبیه است.
طی هزاران سال گذشته سایه ها از نور برجسته تر شده اند. زن الهی قدرت خود را فراموش کرده و پنهان شده است. بنابراین زنانه سمی شروع به اجرای نمایش کرده است و به شدت از کنترل خارج شده است.
مردان و زنان زیادی ناآگاهانه به حفظ و تقویت سایه ادامه می دهند و خود را از حقیقت وجودی شان دور نگه می دارند.
زنانگی سمی همان چیزی است که اکثر ما به عنوان زنانگی سنتی شناخته ایم و این بر اساس باور پدرسالاری مبنی بر اینکه یک زن باید چه شکلی باشد، باید چگونه رفتار کند و آنچه باید و نباید انجام دهد، شکل گرفته است و همه چیز ناشی از مطیع بودن او در مقابل مردانگی سمی است .
زن باید خوب و مودب باشد و نرم صحبت کند. بدن او باید با تعریف فعلی زیبایی همراه باشد و لاغر اندام و متناسب باشد، موهای بدن باید برداشته شود و باید آرایش مو و صورت کاملا انجام شود.
از آنجا که این تعاریف از زنانگی همیشه در حال تغییر هستند، زندگی کردن بسیار دشوارتر می شود و زنان را وادار می کنند تا هر کاری انجام دهند که پذیرفته شوند.
او باید در رابطه باشد، ترجیحاً متاهل باشد و بچه دار شود. او باید بتواند آشپزی و نظافت کند و از یک خانه مراقبت کند و هرگز نباید چیزی مطالبه کند یا از خود دفاع کند، فقط باید تسلیم مرد شود.
اینها پارامترهایی برای چگونگی تشخیص “خوب” یا “بد” بودن زن شده اند.
از منظر مردسالارها زن تصرفی بیش نیست. یا متعلق به پدرش یا شوهرش است. وقتی شوهر آینده تان از پدرتان اجازه ازدواج می گیرد، ما زن ها این ایده را تقویت می کنیم. وقتی پدر ما روز عروسی ما را به دست او می سپارد انتقال مالکیت را نشان می دهد.
شکار جادوگران یکی از برجسته ترین نیروهای محرک مردسالاری برای تقویت زنانگی سمی بود. شکنجه و اعدام برای ایجاد ترس در همه زنان مورد استفاده قرار گرفت تا زنان را از قدرت درونی خود جدا کند و تسلیم شوند.
موارد ذکر شده در بالا در حقیقت بیانی از زنانگی سمی است. هزاران سال شرطی سازی اجتماعی چنان در ذهن ما ریشه دوانده است که بسیاری از ما اکنون معتقدیم این همان “زنانگی واقعی” است.
زنان از این نوع تعریف زنانگی خسته و دلزده شده اند در حالی که مردان به این کار ادامه می دهند و مرورش می کنند. زیرا آنها آموخته اند که همهی چیزهای زنانه، ضعیف و فرومایه هستند.
اما مردها از قدرت زن الهی چیزی نمی دانند و به همین ترتیب ، بسیاری از زنان از این قدرتی که اکنون برای آنها قابل دسترسی است ، بی اطلاع هستند.
زنانگی سمی به روشی تبدیل شده است که بسیاری از مردم زنان را به خاطر مظلومیت شان سرزنش می کنند. اقدامات آنها باعث سوء استفاده و كنترل توسط مردان شده است و با شرط بندی مردسالاری تغذیه می شود.
واقعیت این است که ، همه ما زنان و مردان امروز بر روی زمین در یک جهان جنسیتی و زن ستیز به دنیا آمده ایم. محیطی که به زنان و مردان نقش های سخت و محکم جنسیتی را داده است تا بتوانند در آن قرار گیرند و آن را دنبال کنند. نقش هایی که ما را کوچک ، ناامن و تکامل نیافته نگه می دارد.
زنانگی سمی همان “تبعیض جنسیتی” ساده نیست اما جنسیت گرایی و زنانگی سمی قطعاً شریک جرم هستند. جنسیت گرایی می گوید که زن بیش از حد ضعیف یا مطیع است و نمی تواند یک ورزش تماسی را انجام دهد. زنانگی سمی می گوید لازم نیست شما زنان فوتبال بازی کنید ، عزیزم ، چون در این حالت وحشتناک و عرق کرده به نظر می رسید.
– قیمت دوون
تبعیض جنسی بر سرقت از حقوق زنان متمرکز است و زنانگی سمی در تعریف زن بودن چنان سطحی است که یک زن احساس می کند نمی تواند از اساس اعمال انسانی یا ترجیحات خنثی از جنسیت خارج شود. هر دو عامل منجر به فشرده شدن زنان در اشکال غیر ممکن و ناراحت کننده می شود.
زنانگی سمی در صورت پیروی از قوانین نانوشته به زنان می آموزد اگر مطیع ، منفعل و کم طلب باشند ، ایمن خواهند بود. اما در حقیقت آنها توسط مردان سوء استفاده کننده و کنترل کننده تنها خواهند ماند.
همه ما می دانیم که چه اتفاقی می افتد که زنان تصمیم می گیرند با این نقش محدودکننده زنانه که برایشان ایجاد شده مطابقت نداشته باشند. زن مورد انتقاد ، شرمساری ، تهذیب و شکنجه قرار می گیرد و در بعضی از نقاط جهان مجازات می شود.
همچنین ممکن است به دلیل اینکه نتوانست یک زن “کامل” باشد ، گرفتار احساس گناه و بی لیاقتی شود. این در رابطه ضعیفی که با بدن و متعاقباً با غذا داریم نشان داده می شود.
روشی که ما خود و زنان دیگر را برای لباس پوشیدن به روش خاص ، بلند پرواز بودن ، داشتن خواسته ها و لذت بردن از رابطه جنسی گاه به گاه ، برای مجرد بودن یا برای بچه دار نشدن قضاوت می کنیم.
ما با کلمات زشت ، عوضی و شلخته برچسب گذاری شده ایم.
بنابراین اکثر مردم تصمیم می گیرند طبق قوانین بازی کنند و با آن مطابقت داشته باشند.
اما هیچ یک از این موارد به ما خدمت نمی کند. این موارد نه به زنان و نه به مردان خدمت نمی کند. زیرا وقتی زندگی را براساس انتظارات شخص دیگری از خود طراحی می کنیم ، خود را از قدرت جدا می کنیم. ما رشدمان را محدود می کنیم. واینگونه در زندگی ای که واقعاً انتخاب نکرده ایم ، احساس سختی و مقید بودن می کنیم.
این تهدید واقعی زنانگی سمی و مردانگی سمی است.
در مورد “انتخاب هایی” که در زندگی خود انجام داده اید و ارزش هایی که امروز در نظر دارید ، تأمل کنید.
آیا آنها انتخاب های شما بوده اند یا از قبل برای شما تعیین شده اند؟ آیا به سادگی مسیری را طی می کردید که برای شما مشخص شده بود؟
و امروز چطور؟
زنانگی و زن بودن برای شما چه معنی دارد؟ ارزش خود را از چه چیزی می گیرید؟ و چگونه در جهان ظاهر می شوید؟
دیدگاهتان را بنویسید